بغلم کن توهمیست در پنجره
شهری و شهری و شهری دیگر
همه از بالا میآیند.
بغلم کن هیچ چیز قطعی نیست
و حالا صبحی بی معنی
من چند شب نخوابیدم
و بدون شب
ما بی پناهیم
اشیائی که صبح آشکار شدند
هماناند
که تمام شب تماشا کردم
برگردان: گروه ترجمهی کالج
THE SAME
A poem by Ory Bernstein