
خیلیها میخواهند بزرگ باشند، قوی باشند، خس و خاشاک نباشند و در نهایت مرد باشند! زنها با مرد عشق نمیبازند، تنها در قماری که میکنند میبازند چون تنها قماربازها میدانند زندگی چیست. زندگی گوش به خواستهشان نمیدهد، راه خودش را میرود فقط. در طی خطر است که میتوانند سر راهش بایستند که لحظهای مکث کند و تنها طی همین مکث است که آزادی را دوباره پیدا میکنند. زندگی با اینهمه هست که دارد، این عظمت که اسمش هستیست، خودش را به خاطر ما به خطر نمیاندازد. زندگی سونامیِ خطرناکیست! سونامی که بیاید اول قویترینها میافتند؛ درختان تنومند و آسمانخراشها! فقط خس و خاشاکند که باقی میمانند! بوتهها، گلها و علفها همیشه میمانند. خس و خاشاک طرزی در تائو دارند و به راه لائوتسه میروند. درختها ولی مرید چارلز داروینند که میگفت فقط قویترینها باقی میمانند! البته اینها اول مقاومت میکنند، تنومندترینشان هم اول قدرتنمایی میکند.تمام هیتلرها درخت بودند و تنومند! برای همین شکست خوردند. خس و خاشاک ولی شکست نمیخورند؛ به نرمی جای خالی میدهند و جان سالم به در میبرند. آنها ناگهان خم میشوند و سونامی فکر میکند که خس و خاشاک سر فرود آوردهاند؛ آیا تسلیم شدهاند؟ سونامی از طبیعت پیروی میکند، پس آنها را نمیشکند! خس و خاشاک بردهی کسی نیستند؛ مثل ابر حرکت میکنند، فقط گاهی متاسفانه در دام بادی میافتند که فکر میکنند موافق است.
یک مشت رفت بالا
هوا گود شد
دو مشت
سه مشت
سه ملیون چاله توی هوای تهران
شد طوفان
که دارد هنوز پیش میرود
هی پیش میرود
حالا اگر بداند این باد
کجا میرود
حتی اگر خس باشیم اگر خاشاک
میرسیم
ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید