ادیت شعری با ادیت نثر و داستان متفاوت است. در ادیت شعر با توجه به تئوری مشارکت متنی، سهم مشارکت خواننده همیشه باید در نظر گرفته شود. از آنجا که اولین هدف مخاطب خلاق مشارکت در متن است، هر خوانندهی خلاق در مواجهه با یک شعر، آن را دوباره مینویسد. کسی که شعر را بازنویسی میکند، نقش مخاطب خلاق را دارد. ادیت شعر تنها زمانی میسر است که گارد ما در برخورد با متن، پساساختارگرایانه باشد؛ یعنی با فرض اینکه هیچ متنی کامل نیست، خود را در نویسش دوبارهی آن آزاد بدانیم. بازنویسی متن به مثابه یک متن شعری، مستلزم رعایت نکاتیست که در ادامه به آنها اشاره میکنم.
اول اینکه حسیت شعر میبایست دستنخورده باقی بماند و دوم اینکه، چهارچوب موتیف مقید شعر حفظ شود. میتوان سطرهایی از شعر را کاست و نیز سطرهایی به آن اضافه نمود، اما این سطرها نباید جنبهی توضیحی داشته باشند بلکه باید تصویری باشند. سطرهای حذف شده نیز باید سطرهایی باشند که بیشتر به توضیح پرداختهاند و به نحوی جنبهی حشو دارند؛ مانند تتابع اضافات و صفتها. حذف این سطرها به این خاطر است که شعر محل توضیح نیست، بلکه محل اکران و نمایش است؛ شاعر تنها میتواند عرصهی خیال، تصویرسازی و فضاسازی را به نمایش دربیاورد. در نهایت این مخاطب خلاق است که به یک دریافت معنایی میرسد. بنابراین در شعر مانند داستان یا مقاله، نمیتوان همه چیز را توضیح داد. نکتهی سوم توجه به چگونگی رفتار شعر از نظر هارمونی است که میتواند بافت معنایی، بافت ارتباطی، و حتا بافت موسیقایی شعر را شامل شود. تقطیع نابهجا از مشکلات عمدهی بسیاری از شعرهاست. تقطیعهای غلط باعث لغزش شعر در ریتم و به اصطلاح، سکتهی لحن میشود. گاهی نیز هجاچینی غلط در برخی از سطرها (برای مثال، پشت سر هم قرار گرفتن چند هجای کوتاه در یک سطر) باعث تسکین شعر یا همان سکتهی لحن میشود. در چنین مواردی و در جهت رفع این تسکینها، میتوان به سطر دست برد. گاهی هم ممکن عکس این شرایط حاکم باشد، یعنی شعر برای حفظ هارمونی و ایجاد موسیقی، نیاز به تقطیع داشته باشد که در این صورت، میتوان به اصلاح اثر پرداخت و آن را تقطیعگذاری کرد. در ادیتهای دقیقتر، گاهی ممکن است پس از شکار تم اصلی ترجیعهایی در شعر مشاهده شود که جهت فرم دادن به شعر و جلوگیری از پراکندگی ذهن مخاطب، ایجاد شدهاند. اصولن، اگر نیت مولف ابراز موضوعی خاص باشد، سطری که مورد ترجیع قرار گرفته است باید با موتیف مقید ارتباط مستقیم داشته باشد. با این حال در بسیاری از شعرها، سطری تکرار میشود که ارتباطی به موتیف مقید ندارد و قصد شاعر از تکرار آن صرفن تاکید است. در مواردی نیز سطرهای ترجیع شده با موتیف مقید و نیت مولف ارتباط ندارد که ویراستار شعری موظف است در جهت بهینهتر شدن شعر وارد شود و با اصلاح چنین ایرادهایی، شعر را شفافتر و ساختمندتر و فرم آن را خودبسنده کند. اساسن هر شعری نیازمند فرم خودویژه است و این نکتهایست که باید در تالیف شعر، مورد توجه باشد. از نکات دیگری که در هر شعر مورد ادیت قرار میگیرد، حروف اضافهایست که ممکن است در شعر انبار شده باشند. گاهی نیز پارههایی از شعر، که در بخشهای قبلی به خوبی اجرا شدهاند، مجددن تکرار میشوند که باعث نزول شعراند و باید حذف شوند. در مواردی نیز، استفاده از خصلتهای جانشینی و همنشینی زبان، میتواند به خوشساختتر شدن شعر کمک کند. نکتهی مهم دیگر در ادیت شعر، توجه به سطرسازیست. پس از فرایند نویسش، شاعر باید در جهت ادیت شعر به اجرای بهتر برخی از سطرها کمک کند، حتی در بعضی موارد لازم است که یک سطر خاص را در چندین اجرای مختلف امتحان کند تا در نهایت، بهترین اجرای سطر که با حسیت و هارمونی شعر اینهمانی بیشتری دارد، انتخاب شود. معضل بزرگ اکثر شاعران، تنبلی آنها پس از نویسش شعر است. بسیاری از آنها شعر را پس از نویسش کنار میگذارند، در حالی که شعر، نیازمند بازنویسیست. شعر به مراقبت نیاز دارد و مراقبت از شعر، همان بازبینی و دوبارهنویسیهای چندباره است. هر شاعر باید بتواند در جایگاه مخاطب، شعر خود را بازخوانی کند و به آن پیشنهاد بدهد. از نظر من، بزرگترین شاعرها آنهایی هستند که قدرت ادیت دارند. به بیان دیگر، شاعر در قدرت ادیت خود تعریف میشود، در نوع بهکارگیری کلمات. او نابغهی چینش کلمات است، به خوبی از نحوهی عملکرد ظرفیت همنشینی و جانشینی زبان آگاه است و مدام این فرمولها را تغییر میدهد. به طور کلی، کسی که به ویرایش شعر بپردازد شاعری خودویژهست، زیرا بر خلاف ویراستارهای دیگر، به جنبههای شعری و حسیت شعر اشراف کامل دارد.
از سری سخنرانیهای علی عبدالرضایی در کالج که بهمنظور استفادهی آسانتر به فايلهای نوشتاری تبديل شده و در دسترس عموم قرار میگيرد. همچنین میتوانید آن را در مجلهی فایل شعر 4 نیز بخوانید.
ویدیو این مطلب در یوتیوب👇🏼👇🏼
ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید