حالا میشود به تماشای چهرهی واقعی خیلیها نشست، خیلیها که مثل صدا و سیمای جمهوری اسلامی نسبت به وقایع دو روز اخیر هیچ واکنشی نداشتهاند. خوشبختانه فعلن اکبرهای گنجی هیچ دستوری در کار ندارند، انگار گیج و منگ در جستجوی گاردی مناسبند تا نزد مردم بهطور کامل لو نروند. سکوت تنها رویکرد تمام وبسایتهای اصلاحطلب در دو روز گذشته بوده، آنها که طی بیست سال اخیر، مدام سعی کردهاند هدایت هر جنبشی را بهعهده بگیرند تا با طرح شعارهای انحرافی آن را از مسیر اصلی خود خارج کنند حالا مردم آنها را بهطور کامل پس زدهاند. حالاست که امثال زیباکلام نقاب بردارند تا معلوم شود چرا اللهکرمها در دانشگاه تهران زیباکلام شدهاند! میگویند که دانشجویان دانشگاه تهران طی دو روز گذشته با مردم همراه نبودهاند! کدام دانشجو!؟ همانها که در دانشکدهی علوم سیاسی سرِ کلاس بیماری چون اللهکرم مینشینند تا جای روشنفکر، ملایی مادرسیّد از آب دربیایند؟
بهزودی دو بال نظام دیکتاتوری با دو هدف مختلف وارد میدان خواهند شد، بسیجیها و بردههای خامنهای سعی خواهند کرد با دستگیری سران کمیتههای محلی و ضربوشتم مردم، قیام را سرکوب کنند. و بال بعدی یعنی اصلاحطلبها که تا دیشب سعی کردند این قیام عزیز را کاملن به سپاه یا دارودستهی احمدینژاد ربط دهند، با تریبونهای وسیعی که دارند، کمکم تلاش خواهند کرد در لایههای جنبش نفوذ کنند و شعارهای مد نظرشان را که بیشک یکیشان شکست حصر موسوی و کروبی خواهد بود، بر سرِ زبانها بیندازند و در نهایت به دولت روحانی حمله ببرند و اینگونه دعوا با دیکتاتور را از صحنه وارد حاشیه کنند.
در چنین وضعیتی تمام روشنفکرهای شعوری باید همزمان اکتور و لیدر اعتراضهای محلی باشند. کمکم باید گروهی از سران کمیتههای محلی، رهبری این قیام را بهعهده بگیرند و توقع نداشته باشند نهالی که دارند میکارند همین فردا بار بدهد. تاریخ جنبشهای اعتراضی در ایران میگوید که رهبران مدام به مردم خیانت کردهاند و در نهایت با قدرتهای داخلی و خارجی به توافقی ننگین رسیدهاند، طی صد سال گذشته از انقلاب مشروطه بگیر تا جنبش سبز، ما مدام با چنین والذاریاتی روبهرو بودهایم و همیشه مشتی ملای مادرسیّد با مکروحیله خودشان را پیش انداختند و در نهایت ولایت فقیه را جای آزادی به مردم قالب کردند.