نزدیک راهِ تهران-شمال را تمام نمیکنند از ترس روسیه! مبادا که پوتین یککاره راست کرده چند ساعته تانکهاش که لااقل صد و چند کیلومتری در ساعت سیر میکنند، لولههای کلفتشان را وسطِ تهرانِ راست کنند! هر کشوری که دور کاسپین ساحلکی دارد، دارد از طلای سیاهش دوکوچی میخورد و میبرد اما حکومت ملاها از ترس روسیه خایه نمیکند حتی دست به آبِ خزر بزند، آنوقت سوپریم لیدر خامنهای؛ حضرت پوتین این باجگیر اعظم را دعوت میکند به سرایش تا روی آن مبل فکستنی دست بر دو زانو بنشیند و ملت ایران از جبروتِ آقا حساب برده و نداند که چنین بالماسکه ای چقدر برایشان آب خورده! کل سپاه ایران شده پیاده نظام روسیه در سوریه و سگِ شکاری آمریکا توی کشورهای اطراف! امثال سردار سلیمانی این برنهادهی ژورنالیسم غرب و ژنرال حلقه به گوشِ پوتین، سالهاست که از پول و اعتبار و آبروی مردم ایران در منطقه خرج میکند و سودش را روسیه در سوریه میبرد و آمریکا از شیخهای عرب! چیدمان عالیست! با اینکه بازی زیر آفتابِ عمود در جریان است، چقدر هیچکس نمیبیند، رسانهها ندیدهاند یا خودشان را زدهاند به کوری؟
در این وانفسا دوستان هم دم به ثانیه ضر میزنند شاعر سیاسی ننویس! من اگر ننویسم به شعورم، به شعر توهین میشود لعنتی! آخر چه جنگی! چه کشکی!؟ ایران در خاورمیانه، همان نقش ابراهیم رئیسی را دارد در انتخابات اخیر! این وسط چه حالی دارد میدهد عربستان! از ترس ایران سیصد و نود میلیارد دلارِ بیزبان ریخت در جیب آمریکا! پس این شیطانِ بزرگ چرا نباید ایران را ساپورت کند؟ مگر مغز خر خورده!؟ کجا پیدا کند سگی از این وفادارتر که خوب بترساند؟ هنوز مانده خیلی تا شیر گاوهای خاورمیانه تمام شود! آمریکا به طرز فجیعی بدهکار است، تا جیب شیخهای عرب خالی نشود هم دستبردار نیست، پس حالا حالاها باید ترکتازی کنند سردارهای سلیمانی تا وقاحت آن ملای لبنانی سوخت از بلاهت ایرانی بگیرد و آمریکا تمام جیبهاش را پر کند! درد که یکی دو تا نیست، ملای لانتوری حسن نصرالله سخنرانی که نمیکند، انگار دارد جای تف با خونِ مردم ایران جلق میزند! در نهایت وقاحت اعلام میکند عربیتر از حکومت ایران نداریم! مردم کوروشپرست ایران هم همه رفتند رای دادند که پول نفتشان توی جیب حزبالله لبنان برود که سال هشتادوهشت خون جوانانشان در تهران ریخت. مرتیکه با وقاحت تمام میگوید حتی خرج کیرشان را از مردم ایران میگیرند و تا وقتی که گاوهای تهران شیر داشته باشند آنها را هر ساعته میدوشند! درد که یکی دو تا نیست، زبانمان مو درآورد اما کو شعور! بدبخت شاعریست که بفهمد اما نتواند بفهماند.