در خندههاش دقیق شوید، یک بازیگر، یک اطلاعاتی کارکشته و در یک کلام یک… فرداى انتخابات یکی برام نوشت: «دیدی روحانی رئیس جمهور شد!؟» و این یعنی که من تصور دیگری داشتم! حالا خوب است تمام پیشبینیهام اتفاق افتاد. اگر یکی کتاب «کارناوالهای انتخاباتی» را که هشت روز قبل از انتخابات منتشر شد، خوانده باشد، میبیند تمام محاسباتم درست از آب درآمده، یعنی طبق تأکید و ادعایم در کتاب، روحانی تنها کاندید دلخواه رهبری بوده طوری که بعدها محمود صادقی که نمایندهی مجلس است، در توئیتی نوشت از میان نیروهای سپاه پاسداران که مقیم شهرک قائم در لویزان هستند هفتصد نفر به روحانی و سیصد نفر به رئیسی رأی دادند! در همین کتاب بارها تأکید کردم تمام رفتارهای خامنهای سمیولوژیک است و در واقع او نشانهپردازی قهار است. انگشتی که در انگشتری بنفشنشان، وقت رأی دادن کرده بود، تاويلى جز بيلآخ نداشت. رسانههاى داخلی و خارجی، برای این انتخابات سنگ تمام گذاشتند و محال میدانستم که هفده میلیون ایرانی شعوری داشته باشیم که فریب این بالماسکهها را نخورند و آلودهی انتخابات نشوند. هفده میلیون ایرانی در انتخابات شرکت نکردند و این پیروزی کوچکی نیست. گرچه بزرگترین آرزو و امیدم این است که هموطنانم در شرایط بهتری زندگی کنند اما شک ندارم با چنین پیتوکی که مردم دست حكومت دادهاند در چهار سال آینده طبقه فرودست، اوقات سختی را سپری خواهد کرد، در سیاستهای نئولیبرالیستی روحانی، فرهنگ و آزادی بیان هیچ قدرتی ندارد و بیشک گرهی از اوضاع سانسور باز نخواهد شد، کاش اینطور که فکر میکنم نباشد، کاش مطمئن نبودم، کاش روحانی اطلاعاتی و بازیگری مردمفریب نبود. متاسفانه با جانفشانی تلویزیونهای استعماری و تبعیدیهای الکی و اکبرهای گنجی و خاتمى خندان، همه را بازی دادهاند و از مردم خوب بازی گرفتهاند، کاش یک مدیا، فقط یک رسانهی مستقل داشتیم.
ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید