محقق کَرَکی و جمهوری مادرسیّدِ اسپاگتی و زبان عربی (سریال اول) _ علی عبدالرضایی

سال‌ها پیش در فستیوال شعر پاریس با هم آشنا شده بودیم، چندی قبل خیلی اتفاقی در جلسه‌ی شعر لمون پوئتری، دوباره هم را دیدیم و به اتفاق میزبان‌ش که شاعری انگلیسی بود، دعوت‌شان کردم به خانه‌ام برای قهوه و شعر و گپی مختصر! شعرهاشان را که خواندند من هم موبایل‌م را گذاشتم کنارشان تا چند شعر صوتی تازه‌ام را بشنوند. احتمالن گرفت و گیرِ ذهنی‌شان از گهُ‌گیجه هم فراتر رفته بود، برای همین تا درباره‌ی زیرساخت ذهنی شعرهام که اغلب اسلام‌گا بودند توضیح کوتاهی دادم، شاعر انگلیسی پرسید چرا ایرانی‌ها جای این‌که مقابل آن حکومت بدوی مقاومت کنند خود نیز بدوی شده‌اند؟ شاعر فرانسوی هم با اشاره‌ی سر همان سوال را مال خود کرد و حالا هر دو منتظر پاسخ بودند. گفتم اشتباه نکنید! اگر بر مردم بریتانیا و فرانسه هم دیکتاتورهایی چون خمینی و خامنه‌ای و تاتارهایی از این دست، چهل سال آزگار حکومت می‌کرد، مطمئن باشید که حالا اوضاع‌تان به‌مراتب فجیع‌تر بود. فراموش نکنید که ایران تنها کشوری‌ست که بعد از هجوم حیوانات عرب، یعنی هزار و سی‌صد سال پیش اسلام آورد اما هرگز عربی نشد و برخلاف دیگر کشورها زبان و فرهنگ دیرسال‌ش را حفظ کرد و اساسن بعدها همین زبان و قدرت فرهنگی، اسلام را دفرمه کرد و نام شیعه بدان داد تا کم‌کم به‌طور کامل ایرانیزه‌اش کند، و اگر نبود خیانت ترک‌اسماعیل صفوی در قرن شانزده‌ی میلادی و دعوت نمی‌کرد از محقق کرکی جبل‌عاملی، حالا شیعه رنگی تمامن میترائیستی داشت و لندن هم احتمالن مثل رُم، مملو از آتش‌کده و معماری مانوی یا میترائیستی می‌شد.
نظریات محقق کرکی که اغلب او را به محقق ثانی می‌شناسند، تاثیری عمیق بر فقه اسلامی گذاشت و نظریه ولایت فقیه در واقع نتیجه‌ی ریدمانِ فکری همین مادرسیّد لبنانی‌ست که طرح او حالا بعد از پنج قرن دارد در ایران اجرا می‌شود. یکی از آرزوهای بزرگ کرکی و شاگردان‌ش تخریب زبان فارسی و رسوم باستانی ایرانیان بود که هرگز به اجرا نرسیده بود تا این‌که سال پنجاه‌وهفت قدرت را به‌طور کامل در دست گرفتند و حالا چهل سال‌ست که شش میلیون مادرسیّد تحت فرماندهی دو سرمادرسیّد که از مستراحِ قم به حکومت و شیخ‌الاسلامی رسیدند، دارند تلاش می‌کنند و با مقاومت ایرانیان روبه‌رویند!
اساسن تلاش پی‌گیر شیخ کرکی و دیگر علمای جبل عامل موجب شد که جامعه‌ی ایران بعد از صفویه طبقاتی‌تر شود و سادات با القابی چون امیر، سید، شریف، میر و میرزا در اوج قرار بگیرند و از جایگاهی قدسی نیز برخوردار شوند. پس از ترک‌اسماعیل صفوی، ترک‌طهماسب که شیفته‌ی افکار و تعالیم محقق کرکی بود، بر تخت شاهی نشست و ملای جبل‌عاملی را نیز ملقّب به شیخ‌الاسلام که بالاترین مقام دینی بود، کرد! متاسفانه بلاهت شاهِ ترک باعث شد که کرکیِ مادرسیّد از قدرت بالایی در حکومت صفوی برخوردار شود و جهت ایدئولوژیکِ تشیع را کاملن عوض کرده و عربی کند. هر چند که بعدها کسانی چون شیخ بهایی و علامه مجلسی نیز به مقام شیخ‌الاسلامی رسیدند اما هیچ‌کدام مثل محقق کرکی به ایران و ایرانی ضربه نزدند طوری که هنوز نیز ایرانیان تحت سیطره‌ی نظریه‌ی ولایت فقیه‌ش که مردم را صغیر و خردسال می‌شمارد و ملای مادرسیّدی را به ولایتِ آنان می‌گمارد، روزگار می‌گذرانند. در واقع اگر تا سال پنجاه‌وهفت تنها بیست‌ درصد پروژه‌ی ولایت فقیه محقق کرکی که همانا مهتری سادات‌ست، به اجرا رسیده بود، حالا شاید بشود گفت که تفکرات کرکی به اجرایی نود‌ درصدی رسیده و فقط مانده که زبان رسمی ایرانیان نیز عربی شود.