![](https://kalej.net/wp-content/uploads/2017/11/download.jpg)
از يكجايى بايد تعارف را بگذارى كنار و بزنى بهريشه كه موجب هجمهى فيك شده، رهبر فيك، روشنفكر و نويسندهی فيك، مالنده و خواننده فيك، و در نهايت زندان و زندانبان هر دو فيك! يكجايى بايد بهسيطرهى جندگى فرهنگى به لمپنيسم فرهنگى پايان داد. بايد نسل جوان ياد بگيرد دقيقتر بنگرد يا دوباره نگاه كند! براى اينكه يك روشنفكر شعورى، درواقع يك روشنفكر واقعى را شناسايى كنيم اول بايد خيل روشنفكرهاى شعارى را كنار بزنيم. روشنفكر شعارى همانطورى كه از اسمش پيداست كسىست كه مدعى چيزىست كه نيست يعنى مثل يك لمپن ربطى به كارى كه فكر مىكند يا نشان مىدهد كه دارد مىكند ندارد، او مثل انگل از لاشهى مديا تغذيه مىكند، بازيگرىست كه هرلحظه نقش عوض كرده حتى مىتواند باورپذيرتر از نوع واقعى، ايفاى رُل كند، او سلطان سطح است، از حداقل كنشهاى سياسى برخوردار نيست اما مىتواند صادقانه عليه كسى بجنگد كه خودِ اوست، لمپن-روشنفكرها همه از دم دُن كيشوتاند، با اين تفاوت كه مىدانند دارند فقط شعار مىدهند، هر كدامشان مدام سنگ كلمهاى كور به اسم مردم را به سينه مىزند چون مردم هرگز از مُد نمیافتد چون مردم هميشه مُد است چون مردم يكنفر يا گروهى خاص نيست كه مدعى شود، لمپن-روشنفكرها اين روزها همهجا هستند و مثل وبا به جانتان افتادهاند، طورىكه گاهى حتى نمىفهميد كه داريد با صداى تقلبىشان حرف مىزنيد، پشت فكرهاى عاريتىشان سنگر گرفتهايد مثلن شك ندارم همين امروز پست خيلىهاشان را لايك كردهايد، براىشان كف زدهايد و تشويقشان كردهايد به اطوارشان ادامه دهند …
كالج شعر مى خواهد بهطور ريشهاى با هجمهى روشنفكران شعارى، با لمپنيسم سياسى و فرهنگى كه مثل وبا بهجان فرهنگ معاصر افتاده مبارزه كند. كالج شعر بیشك جدالى طولانى در پيش خواهد داشت و نيك مىداند براى اينكه در اين باره روشنگرى كند بايد بسيار وقت بگذارد و شبهاى بسيارى به نقد اين سرطان فرهنگى اختصاص دهد.
ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید