
طی روزهای اخیر، همهی استمرارطلبان در مقالاتی که نوشتند، از بلاهتی که طی قیام فرودستان به خرج دادند، در نهایت وقاحت و پررویی دفاع کردند و اینگونه مثل سابق، مردم یا مخاطبان خود را عاری از شعور سیاسی دانستند، جز سعید حجاریان معروف به سعید مظفری که اوایل حکومت اسلامی از زمره بنیانگذارانِ وزارت اطلاعات بود و بعدها به تئوریسین جریان اصلاحات معروف شد. حجاریان در آخرین پاراگرافِ آخرین مقالهای که دربارهی قیام فرودستان نوشت، بااینکه میخواست از گاردی که استمرارطلبان طی قیام فرودستان اتخاذ کردند، دفاع کند، بیآنکه بداند یا بخواهد، نقش پلید استمرارطلبان را در سرکوب قیام دیماه ۹۶ لو داد! من این پاره از مقالهی حجاریان را بیهیچ دستبردی اینجا میآورم تا آنها که هنوز به ماهیّتِ پلیدِ استمرارطلبان پی نبردهاند، کمی فکر کنند.
” دستاورد اعتراضات اخیر، تعلیق شعار «عبور از روحانی» نزد جناح راست بود. چرا كه آنها بهصورت غریزی نتیجه گرفتند، بدیلی در مقابل روحانی ندارند و باید به هر روش او را حفظ كنند چون دریافتند با معادلهای چند مجهولی مواجهند. جناح راست شاهد بود كه در برخورد با این اعتراضات چهار عمل اصلی به كار گرفته شد؛ بعضی را جمع (بازداشت)، بعضی را ضرب (كتك)، بعضی را تفریق (تفرقه انداختن) و بعضی دیگر را تقسیم (تفكیك معترضان به معیشتیهای بر حق و سیاسیهای ناحق) كردند اما بنیاد اعتراضات همچنان پابرجا ماند”
حجاریان در پاراگراف بالا اقرار میکند که در سرکوب قیام فرودستان از چهار عمل اصلی استفاده شد. او دو عمل جمع و ضرب را با بازداشت و ضربوشتم معترضان اینهمان کردهست که مجری این دو عمل، بیهیچ شکی بسیج و سپاه یا همان اصولگراها بودند. آقای تئوریسین در ادامه، دو عمل تفریق و تقسیم را با تفرقه و تفکیک مردم به دو گروه معترضان سیاسی و معیشتی اینهمان کردهست که همه میدانیم تنها استمرارطلبها با طرح خطر سوریهای شدن ایران و بروز جنگ داخلی، باعث تفرقه بین طبقهی متوسط و فرودست شدند. استمرارطلبها به درستی واقف بودند که طبقهی متوسط، بخش بزرگی از جمعیت شهری را تشکیل میدهد و چنانچه در خیابان به فرودستان ملحق شود، کار حکومت دیگر تمامست. پس انگشت گذاشتند روی نقطهی ضعف طبقهی متوسط که همانا حفظ زندگی بخورنمیرشانست! از طرفی چه در حین قیام و چه بعد از آن، فقط استمرارطلبها با طرح نامهایی چون قیام گرسنهگان، انقلاب تخممرغ یا نهضت نان، به تفکیک مردم به دو گروه معترضان معیشتی و سیاسی پرداختند. در واقع استمرارطلبها که تمام رسانههای برونمرزی چون بیبیسی را در اختيار داشتند و دارند، با استفاده از تکنیک ترسافزایی و در بوق و کرنا کردن خطر سوریهای شدن ایران، باعث نگرانی مفرط طبقهی متوسط شدند و اینگونه فرصتی بزرگ جهت براندازی حکومتی دیکتاتور از دست رفت. آنهایی که با علم تأویل آشنایند خوب میدانند که این پاره از مقالهی سعید حجاریان، معنا و تأویلی جز این ندارد و در واقع تئوریسین استمرارطلبان بند را آب داده و اقرار کردهست که اتحاد دو جناح اصولگرا و استمرارطلب باعث سرکوب قیام فرودستان و حفظ حکومت خامنهای شده است.