فرو میروم
در تابوت
که پس میزند مرا
هر روز
شیرجه در کار
چشمهام خون
بشقاب خالی
لیوان لای دندان
شیشهها معدهام را می
هر بار از لباسشویی
کمرنگتر برمیگردم
در سالهای جلو هم
موهام را میدهم
تو را
و نوار بهداشتی
شب را دادهام به تابوت
و میترسم از تلوزیون
وقتی نمیکند نگاهم
و تو را
که مانده جای خالیت
پرت میکنم توی حیاط
به رختخواب میروم
تا خواب به من بیاید
بیشتر از تابوت
شاعر: حدیثه صفری
علی عبدالرضایی:
کسیکه ناگهان از شعرهایِ خطی و کمارزش واردِ فضایِ حرفهای میشود باید حداقل چندین ماه یا چندین سال و کار کند. بعد از این دورهی زمانی با حسیت آشنا شده، حتا با زبان واردِ گفتوگو میشود. بعضی از شاعرانِ کالج قبلن شعرهایی تصنعی مینوشتند اما کمکم با ممارست واردِ فضای حرفهای شدهاند و شعرهایشان در حالِ قويتر شدن است. در نتیجه اگر در فضایِ معنایی نکتهای وجود دارد و من به آن اشارهای نمیکنم، عمدیست، چون صورتِ کار مشکل دارد.
«فرو میروم/ در تابوت»
این دو سطر نیاز به تقطیع ندارد و بهتر است به یک سطر تبدیل شوند (فرو میروم در تابوت)، سطرهای سوم و چهارم هم باید به یک سطر تبدیل شوند و نیازی به تقطیع ندارند (که پس میزند مرا هر روز) این سطر موزیکِ خوبی دارد و میتوان آن را ادامه داد!
درواقع تا وقتی که هارمونی به تو اجازه دهد و مفهوم تمام نشود میتوانی سطر را ادامه دهی. «فرو میروم در تابوت/ که پس میزند مرا هر روز»، ضعفِ شعر در این است که دو سطر را تلف کردهای. مفهومِ دو سطرِ اول (فرو می-روم…) از خواب بیدار میشود، زندگی (روز) مانندِ تابوتیست که درونِ آن میرود و این روز، مرگ را پس میزند اما با این حال نمیمیرد. سطرِ «شیرجه در کار» در فضایِ کار شیرجه میزند و چشمهايش خون میشود چرا كه اتفاقاتِ عجیبی را میبیند و به این شیوه بیان میکند. سطرِ «بشقاب خالی» استعارهای از مساعد نبودنِ شرایطِ مالی و پایین بودنِ حقوقهای کارکنان است. از بس حرص میخورد لیوان را لایِ دندان میگیرد، طوریکه خُرده شیشهها واردِ معدهاش میشود. همچنین سطرهایِ «هر بار از لباسشویی/ کمرنگتر برمیگردم» منطقِ نثر پیدا کرده و بهتر است اينگونه نوشته شود: «هر بار از لباسشویی/ باز میگردم رنگ و رو رفته». تو در سطرِ «در سالهایِ جلو…» قصد داشتهای که دو کاركرد را برقرار کنی. سطر بعدی اما تقطیعِ درستی ندارد و باید عوض شود (در سالهای جلو/ هم موهام را میدهم). همچنین ادامهی شعر دچارِ تصنع شده است.
قصدِ بازی با سطرهایِ «به رختخواب میروم/ تا خواب به من بیاید» را داری که این کار عالیست اما هنوز پرداخت مناسبي ندارد و میتواند بهتر باشد. این شعر طبیعی نیست؛ شعرِ طبیعی «رایتینگ» ندارد نیاز به چندینبار «ریرایتینگ» دارد؛ یعنی چندبار آن را بنویسی تا شعرت بهتر شود. بعضی قطعاتِ شعر مصنوعیست. تلاش کردهای ایجاز را رعایت کنی و حشو نداشته باشی اما ابژههايي را حذف کردی که باعثِ از بین رفتنِ طبیعتِ متن شده است. ما تا جايي كه شعر وارد تصنع نشود ميتوانيم حذف كنيم. ادیت کارِ بسیار مشکلی است، برای این کار باید فرهنگِ زبانی داشته باشی. باید سعی کنی شعرت تولدی طبیعی داشته باشد و دچارِ زایمانِ غیرِ طبیعی (سزارین) نشود. بسیاری از سطرها غیرِ طبیعی هستند که به آنها اشاره شد. اگر روی این شعر کار کنی مسلمن شعرِ بهتری خواهد شد. اما نیمهی پایانیِ آن عالیست و میتوان روی آن بیشتر کار کرد، قسمتِ اول هم زیباست. بعد از سطرهایِ اول و دوم (طبقِ تقطیعِ پیشنهادی)، تا سطرِ «هربار از لباسشویی…» باید سطرهایِ زیبایی را به كار برد.
درکل، این شعر، تمهای حسی و پوستیِ خوبی دارد که میتوانی از پسِ آن بربیایی.