زامبی‌ها دوباره اصلاح کرده‌اند در سلمانی_علی عبدالرضایی

ایرانی‌ها اگر قصدی داشته باشند، جهت نیل به مقصود عالی عمل می‌کنند، مشکل فقط ‌وقتی شروع می‌شود که به مقصد می‌رسند. ایرانی‌ها خواستند و سال پنجاه‌و‌هفت انقلاب شد، شاه مُرد، بعد هم ول کردند و انقلاب، خودشان را خورد! ایرانی‌ها خوب به خیابان می‌آیند اما آن‌قدر در خیابان نمی‌مانند تا به خیابان بیایند!
از اوانِ جمهوری اسلامی تا سال هفتاد‌و‌شش تکلیف ایرانیان با بلاهت مشخص بود. همه دیگر می‌دانستند که زامبی‌هایی مثل خامنه‌ای و جنتی و کل کسانی که حالا با نام اصولگرا معروف شده‌اند، از قعر تاریخ وسط امروز احضار شده‌اند تا انسان و انسانیت را در ایران نابود کنند. مشکل فقط وقتی کلید خورد که نیمی از زامبی‌ها به هیئت انسان امروزین درآمدند و ریاکارانه چنان غم انسان خوردند که ایرانی‌ها کشتار دهه‌ی شصت یادشان رفت و باز به قاتلان میدان دادند که حالا با پنبه سر ببُرند! در واقع همه‌چیز از همان سال لعنتی هفتاد‌و‌شش آغاز شد. سالی که بخش بزرگی از جلادهای دهه‌ی شصت یک‌کاره بدل شدند به رفرمیست! سالی که نقاب مُد شد، نقاب‌دار مُدیست! سالی که اصحاب جهل شروع کردند به جعل مدرک و ناگهان چماق‌دار دکتر شد! سالی که ریشوهای بوگندو همه رفتند به سلمانی و اصلاح‌طلب شدند. سالی که مذهب روشنفکر شد، روشنفکر، مذهبی! سالی که بیست‌سال طول کشید تا مردم بفهمند مهاجرانی و الله‌کرم هر دو یک‌جور دکتر شدند! دی‌ماهِ امسال هم همه فهمیدند که دکتر صادق زیباکلام همان دکتر احمد توکلی‌ست، حتی همین چند ماه پیش همه در انتخابات به دکتر حسن روحانی رأی داده بودند در حالی که او هنوز همان دکتر حسن عباسی‌ست! خشونت در ایران دکتر‌ست، بلاهت در ایران دکتر‌ست، دکترها در ایران آبرو نگذاشتند برای دکتر! و حالا دکترهای قلابی در حال درمانِ ایرانی هستند که خود بیمارش کرده‌اند. ایرانِ منتظر هنوز پشت پنجره چشم دارد به خیابان و جز با عیادت مردم شفا نمی‌کند پیدا! ایران هنوز منتظر‌ست و این انتظار فقط وقتی به پایان می‌رسد که ایرانی‌ها دیگر فریب نقاب را نخورند. زامبی، زامبی‌ست چه اصول‌گر چه استمرار طلب! ایرانِ محتضر هنوز منتظرست، جز براندازی، هر دوایی که به خوردش دهید، حالش وخیم‌تر خواهد شد.