باتلاق زیر آب صاف_علی عبدالرضایی

دنبالِ فرصت نباش، حسودى نكن، خالق باش! وقتى نمى‌توانى يک‌جور ديگر دوست داشته باشى نبايد عاشق كسى بشوى كه يک‌جور ديگر است. نبايد به اين‌كه من چگونه‌ام فكر كنى، به آن‌كه با من هستى فكر كن وگرنه تنها مى‌شوى و يک خاموشىِ ابدى شكنجه‌گاهت خواهد شد. آدم‌هايى كه دائم سكوت مى‌كنند يا باتلاقند زير آبِ صاف يا باتلاقى زير آبِ صاف، زود باش! از خودت دورى كن! هيچ آدمى آسان نيست، انسان نيست. تاكنون نديده‌ام يكى به آن‌چه هست قناعت كرده باشد. آن‌ها وقتى به من زنگ مى‌زنند كه خسته باشند، راضى نباشند؛ هيچ‌كس در آن خراب شده راضى نيست؛ همه مى‌خواهند كمک كنم بيايند اين طرف، نمى‌دانند اگر آن‌جا نيستند اين‌جا هم نخواهند بود! آن‌ها اعتمادشان را به اعتقاد داده‌اند و نمى‌دانند آن‌كه دستِ دوستى مى‌دهد اما نگران است فردا به او خيانت كنى، خيانت را آغاز كرده‌ست، پس تمامش كن! طورى كه ديگر آغاز نشود تمامش كن!

منبع: دیل گپ